قصه 19

قصه‌ شماره 19 #ننه_سرما

ننه‌سرما رفت بالای کوه و انقدر زل زد به شهر تا دق کرد از آب شدن بچه‌هاش... . نقره تا میومد، انگار تابستون می‌شد تو دل برفک... . نوزدهمین شماره از «قصه‌های دهه‌شصتی» به روایت میثم محمدی

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آمار بازدیدکنندگان

348013
امروزامروز31
دیروزدیروز149
هفته جاریهفته جاری1305
ماه جاریماه جاری2265
آمار کلآمار کل348013

   logo-samandehi